در آغوش نور
به من نشان دادند كه عشق تا چه اندازه حائز اهميت ، و در واقع والاترين و برترين احساس و انرژي ممكن است ! به راستي مشاهده كردم كه بدون عشق ، ما از هيچ ، نيز كمتر و ناچيزتريم ... ما روي زمين حضور داريم تا به يكديگر ياري رسانيم ، توجه و مهرباني ابراز داريم ، يكديگر را بفهميم و درك كنيم و سرانجام گذشت و اغماض داشته باشيم و ديگران را مورد بخشايش خويش قرار دهيم و به خدمت ديگران در آييم . ما به زمين آمده ايم تا براي هر موجودي كه در عالم فاني به دنيا آمده است ، احساس عشق و محبت داشته باشيم . ممكن است شكل و ظاهر دنيوي آنها به گونه اي باشد كه از پوستي سياه ، زرد يا گندمگون برخوردار باشند . ممكن است موجوداتي خوبرو ، زشت رو ، باريك اندام يا درشت هيكل و بالاخره فقير يا غني ، باهوش يا نابخرد باشند .
.اما مهمترين درس اين است كه آنان را صرفا از شكل ظاهري شان قضاوت نكنيم
.اما مهمترين درس اين است كه آنان را صرفا از شكل ظاهري شان قضاوت نكنيم
تمام انسانهاي روي زمين ، دوست داشتني نيستند . اما هنگامي كه با شخصي رويارو مي شويم كه به سختي مي توانيم به او علاقمند شويم ، اغلب به اين دليل است كه چنين اشخاصي ، ما را به ياد صفت مخصوص يا چيزي در وجودمان مي اندازد كه از حضور آن ، به هيچ عنوان خرسند و راضي نمي باشيم . در آن لحظه دريافتم كه لازم است به دشمنان عشق بورزيم و هر گونه خشم و نفرت و حسرت و تلخي و كينه را از خود دور سازيم و سعي كنيم آنها را مورد بخشايش و گذشت خود قرار دهيم .
تنها چيزهايي كه قادرند روح را نابود سازند و لطافت آسماني آن را از ميان بردارند ، همين احساسات منفي هستند . بعدها ، لازم خواهد بود تا هر انساني توضيح دقيقي از علت برخورد و تنش هاي گوناگون خويش با ديگران ، به خداوند عالم تقديم دارد
0 Comments:
Post a Comment
<< Home