پنجره بسته
پنجره ها را بسته اند
تا سکوت معصومانه نیاز را نشنوند
پنجره ها را بسته اند
تا نگاه بی گناه التماس را نبینند
پنجره ها را بسته اند
مبادا قاصدکی از دریچه احساس به قصر حقیرانه باورهایشان حمله کند
پنجره ها را بسته اند
و خود را پشت پرده های غرور پنهان کرده اند
مبادا نسیم حقیقت پایه های سست آرزوهایشان را در هم بریزد
کاش میدانستند
مرگ آرام آرام از پنجره بسته زندگی عبور خواهد کرد
و آن روز تنها تر از همیشه
تسلیم خواهند شد
تا سکوت معصومانه نیاز را نشنوند
پنجره ها را بسته اند
تا نگاه بی گناه التماس را نبینند
پنجره ها را بسته اند
مبادا قاصدکی از دریچه احساس به قصر حقیرانه باورهایشان حمله کند
پنجره ها را بسته اند
و خود را پشت پرده های غرور پنهان کرده اند
مبادا نسیم حقیقت پایه های سست آرزوهایشان را در هم بریزد
کاش میدانستند
مرگ آرام آرام از پنجره بسته زندگی عبور خواهد کرد
و آن روز تنها تر از همیشه
تسلیم خواهند شد
2 Comments:
At Friday, September 2, 2005 at 1:34:00 PM GMT+4:30,
Anonymous said…
من به زيبايی باران ايمان دارم و به طراوت دانه هايش و لحظه ی زيبای رنگين کمانش .با صدای قطره هايش به خواب ميروم وتا بی نهايت به اوج می رسم و تنها لمس دانه هايش ياد آور بهترين هايم شد ٬ و تماشای شکوهش...
At Friday, September 2, 2005 at 1:35:00 PM GMT+4:30,
Anonymous said…
سلام.حالتون انشالله که خوب باشه و هرجاهستید دلتون شادباشه.مبعث رسول اکرم(ص)برشما وهمه مسلمانان مبارکباد..پاینده باشید و شاد
Post a Comment
<< Home