رام
باز امشب وحشی شده ام ٬ هيچ نگاهی نيست تا رامم کند ٬ هی بر جريمه هايم اضافه می کنم. نترس !! از هجوم حضورم ، چیزی جز تنهائی با من نیست
پ.ن. تو چرا نا آرومی؟
پ.ن.پریم
دلت از اون دلای قدیمی از اون دلاست ؟ که می خواد عاشق کش و پا روی دنیا بذاره ؟
می روی سوی جهانی که در آن همه موسیقی جان است وگل افشانی نور ؟
گلنسا جونت تو شالیزاره ، برنج می کاره ، می ترسی بچاد ؟ طاقت نداره ؟
من شب و از تو گرفتم ؟ من تو رو دادم به خورشید ؟ من برم سفر سلامت ؟ غمت رو نخورم که دوریم واست شده عادت ؟
گلنسا جونت تو شالیزاره ، برنج می کاره ، می ترسی بچاد ؟ طاقت نداره ؟
من شب و از تو گرفتم ؟ من تو رو دادم به خورشید ؟ من برم سفر سلامت ؟ غمت رو نخورم که دوریم واست شده عادت ؟